به گزارش جوان آنلاین به نقل از تسنیم، شهید جواد کریمی ۲۰ ساله بود که جنگ تحمیلی آغاز شد. او به همراه عدهای دیگر از جوانان کاشان خود را به مناطق عملیاتی جنوب رساند و سرانجام ۱۸ اردیبهشت سال ۶۱، در عملیات بیت المقدس محور شلمچه به شهادت رسید در حالی که به بزرگترین آرزویش نرسید. شهید کریمی در وصیت نامه خود مینویسد آرزوی زیارت حرم امام حسین (ع) را دارد و میخواهد زائرانی که بعد از شهادت او به کربلا میروند یادش کنند.
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون... و ذلک هو الفوز العظیم. (توبه ۱۱۱)
همانا خداوند جان و مال مومنین را به بهای بهشت از ایشان خریداری نموده که در راه خدا جهاد میکنند، پس میکشند و خود کشته میشوند... و این خود سعادت و پیروزی عظیمی است.
پس از حمد خدای بزرگ که ما را توفیق درک انقلاب و سعادت اندیشه شهادت عنایت فرمود.
درود بر تمامی پیامبران که حیات خویش را فدای حیات حق و فضیلت نمودند. بهخصوص خاتم انبیاء حضرت محمّد (ص) که لحظهای از احیای حق غافل نگشت و روح توحید و یکتاپرستی را در کالبد انسانها زنده نمود و بدین طریق ما را از ضلالت و ظلمت به سوی فلاحت و نور رهنمون ساخت؛ و درود بی پایان بر پیروانش که ادامه دهندگان راه و حاملان آن رسالت گشتند.
سلام و درود فراوان بر خمینی عزیز که با احیای دین جدش کالبد خموش و بی جان مسلمین را روحی تازه بخشید و درود بر امت قهرمان ایران که چه خوب از پس این انجام وظیفه الهی خود برآمده و حقیقتاً که چه نیکو رسالت خویش را انجام دادند؛ و درود بی کران نثار ارواح پاک شهیدان تاریخ مخصوصاً شهیدان انقلاب اسلامی ایران که با خون خود درخت اسلام را آبیاری نمودند و براستی هر روز که جلوهی اسلام را در سطح جهانی مینگریم نتیجه و اثر خون شهیدان میباشد.
انشاءالله همین یکی دو روز عملیات شروع میشود و خدایا شکر که توفیق آن یافتم که در این عملیات شرکت نمایم، از همگی تان التماس دعا دارم. در حق این حقیر دعا نمایید تا همراه با جهاد اصغری که در پیش گرفته و امید آنکه موردقبول حق تعالی واقع شود، در جهاد اکبر نیز که مبارزه با نفس اماره و مخالفت با هوی و هوسهای درونی است پیروز و موفق شوم. شاید هم در این راه توفیق شهادت یافتم. برادران عزیزم در حقم دعا کنید تا اگر انشاءالله این توفیق نصیبم شد شهادتم خالصانه و آگاهانه در راه الله باشد، زیرا که زنده ماندن یا مردن مهم نیست بلکه مهم آن زنده مادن یا مردنی است که در جهت پیشبرد اسلام و فی سبیل الله باشد و مهم نیست که چه کاری میکنی، مهم آنست که در جهت پیروزی اسلام و در راه الله باشد.
در این لحظات آخر چند توصیه دارم امید آنکه در راه رضای خدا موثر واقع گردد.
۱. به شکر الهی انقلاب اسلامی ایران در پی گردش هر شبانه روز گامی فراتر بر روند تکاملی و جهانی شدن خود افزوده و بیش از پیش تکوین مییابد و نام پرافتخارش از این راه آوازه هر آزاد مرد مسلمان میشود و مستضعفین جهان در پی گسترش جبهه اسلام در دنیا هر روز بیش از پیش دلگرم و جذب دین مبین پیامبر خدا میشوند.
از سوی دیگر منافقین و کفّار هرلحظه که از عمر این انقلاب میگذرد مفتضحانه شکست خورده و رسوای خاص و عام میگردند و این جای بسی امیدواری است که هر لحظه در انتظار انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) باشیم به امید آن روز توصیه من به همه دوستان و برادرانم این است، هر روز امیدوارتر به انقلاب و جهانی شدن انقلاب اسلامی بوده و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکنید و در راه پاسداری از اسلام فعال و کوشا باشید که امروزه پاسداری از اسلام یک وظیفه شرعی و الهی است و در این زمان بیش از هر فرصت دیگر اسلام احتیاج به یاری و کمک شما امت قهرمان دارد و این در زمانی است که فریاد «هل من ناصر ینصرنی» حسین زمان بگوش میرسد که اسلام را یاری دهید.
۲. برادران و خواهران عزیزم قدر خود را داشته باشید، باید افتخار کنید که در چنین عصر و زمانی زندگی میکنید، در عصری که اسلام جلوهی جهانی پیدا کرده و دیری نخواهد پایید که انشاءالله حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهد رسید که این پیروزیها را ما حاصل خون شهیدان عزیزمان میدانیم که آنها بودند که عاشقانه در راه اسلام جان باختند و پیروزی و احیای اسلام را برای ما به ارمغان آوردند. باشد ما نیز وارثان و ادامه دهندگان صادقی در به ثمر رسانیدن آرمانشان باشیم و همه شهیدان پیام و شعارشان این بود که «ان حزب الله هم الغالبون»
«اسلام پیروز است» و این آئین است که نجات بخش انسانها است. برشما باد تا راهشان را ادامه دهید تا ظهورو حضرت مهدی (عج).
۳. از تمام بستگان و دوستانم میخواهم که هر وقت بر مزارم میآیند بیاد کربلای امام حسین (ع) و یاران با وفایش باشند و به آنها توسل جسته و در مرثیه شان گریه کنند که گفته اند از نشانههای مومن است که در مرثیه امام حسین (ع) اشک بریزد. همینطور کربلای شهیدان سرچشمه تهران را نیز فراموش نکنید. آری بر مظلومیت بهشتی نیز اشک بریزید که او نیز عمری را برای اسلام و این انقلاب زحمت کشید و قبل از آنکه آنطوری که بود بشناسیمش فدای اسلام گردید پس حال بر مرثیه اش گریه کنید که وابسته به او هستید و خود را در غمش و راهش شریک میدانید بدین معنی که با عملکردش موافقید و راهش را صحیح میدانید پس باید که این راه را ادامه داد و شما نیز رهرو راه امام حسین و یارانش و بهشتی و همسنگرانش هستید.
آری خط سرخ شهادت تا ابد زنده و جاوید است.
۴. دوستان و برادرانم نماز شب را فراموش نکنید و در نیمههای شب از خدا بخواهید که درجهاد اکبر پیروز موفق بیرون آیید. از آن موقع که با خدای خود خلوت کرده اید. دعا برای طول عمر امام عزیزتان یادتان نرود. عاشقانه از خدا بخواهید تا خدا فرج امام زمانش را نزدیک گرداند.
- سعی کنیم اولین جملههایی که فرزندانمان یاد میگیرند همان شعائر اسلامی و مسائل و اصول دینی باشد.
- دعای کمیل را فراموش نکنید و عاشقانه دعا بخوانید درموقع خواندن دعا از گریه کردن ابا نکنید که گریه نور چشم را زیاد میکند و انسان را از بار گناه سبک میکند.
- نماز جماعت و نماز جمعه یادتان نرود همیشه طرفدار روحانیت متعهد باشید که آنها حامیان صادقی برای آئین مقدس اسلام بوده اند و تاریخ این را ثابت کرده است.
- سعی کنیم این دعا همیشه آویزه گوشمان باشد:
اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا
خدایا در یک چشم بهم زدنی حتی مرا به خودم وامگذار
و در این راه از همه عزیزها باید گذشت و من هر چند که عزیز باشم از حسین و علی اکبر حسین و بهشتی و باهنر و مدنی و ... در نزد خدا عزیزتر نیستم که ملاک ارزشها همان در رابطه با الله میباشد و من قبل از آنکه فرزند شما باشم بنده الله و پیرو مکتب رسول الله و سرباز در ارتش بقیه الله میباشم و اماممان در این زمینه چنین میگوید:
«ما مکلف هستیم که اسلام را حفظ کنیم، این تکلیف از واجبات مهم است، حتی از نماز و روزه واجبتر است، همین تکلیف است که ایجاب میکند خونها در انجام آن ریخته شود، از خون امام حسین که بالاتر نبود برای اسلام ریخته شد و این روی همان ارزشی است که اسلام دارد. ما باید این معنی را بفهمیم و به دیگران هم تعلیم دهیم.
پدر و مادر عزیزم، اگر چه من نتوانستم حق فرزندی را ادا نمایم، ولی ازتان میخواهم دعا کنید که خدا توفیق خدمت به اسلام و شهادت در راهش را به من بدهد تا بتوانم هم برای اسلام و خود شما مایه سرافرازی و افتخار باشم. مادرم، یادم نمیرود که میگفتی میخواهم عصای پیریم باشی، مادرجان من که نتوانستم در زندگی خدمتی به شما کرده باشم دعاکنید تا شهید شوم بلکه در روز قیامت عصای محشر شما باشم میخواهم با رفتنم شاد و باشادی خود تاییدی باشید بر اسلام و راه شهیدان و امیدبخشی برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و جهانی حضرت مهدی (عج) انشاءالله «شستم از اشک و زخون رنگ و جلایش دادم» «و در ره عشق نباشد به از این زیبایی»
عزیزانم این شعار یادتان نرود
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
تا خدا لطفی کرده و فرجش را نزدیک نماید.
از درگاه بیکران خداوندی خواهانم که به ما توفیق دهد تا در راهی که خواسته اوست قدم برداریم و آنگونه که او مایل است حرکت کینم.
درود به روان پاک همه شهیدان بخون خفته انقلاب اسلامی که با نثار جانهای گران بهای خود انقلاب اسلامی ما را به پیروزی رساندند.
هرچه برافراشتهتر باد پرچم افتخار انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی
من نیز خیلی آرزوی زیارت حرم امام حسین (ع) را دارم. امیدورام که اگر قبل از رسیدن به آرزویم به شهادت رسیدم بزودی زود راه کربلا باز شود و در موقع زیارت کربلا این حقیر را فراموش نکنید. به امید زیارت کربلا و نجف و جهانی شدن اسلام.
پایان وصیت نامه
خرم آن روز که پرواز کنم تا در دوست
به هوای سر کویش پر و بالی بزنم...
والسلام جواد کریمی ۶/۱/۶۱